گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 29
قرنهاي انتظار







انجمن شعراي کلاسیک (قسمت دوم) اشاره: در شماره قبل بخش اول گزارش قرنهاي انتظار از نظرتان گذشت . عطار، حافظ،
به پایان « ز» شبستري، ناصرخسرو، دقیقی، نظامی و خاقانی و خواجوي کرمانی . هر یک ابیاتی را خواندند . آخرین بیتبا حرف
رسید . توجه شما را به ادامه مشاعره جلب میکنیم . شبستري نخست پیشرفت علوم در عصر طلایی ظهور را یادآوري و سپس شعر
آغاز کرد: ز علمش خلق عالم، علم گیرند ز دینش مشرکین هم دین پذیرند عطار که خود پیر بسیاري از « ز» خود را با حرف
شاعران معاصر و متاخر دیگر است در میان مشاعره خواسته و ناخواسته به بهانه گشتنهاي خود اشاره کرد و گفت: در جهان بسیار
ت خواند: » پیر و پیشواست همچو مهدي من نمیدانم کجاست؟ خاقانی - شاعر صبح - از نیایشهاي شبانهاش یاد کرد و با حرف
تمنا میکنم هر شب که چون یابم وصال تو از این خوشتر تمنایی نمیبینم، نمیبینم صحبتشب و تمنا و وصال که شد، جناب
نظامی به یاد مراد طلبیدن خسرو از شیرین افتاد و براي شیرینترین منتظر سرود: مرا عشق تو از افسر برآورد بسا کس را که عشق از
سر برآورد ناصرخسرو که تا کنون سکوت کرده بود و تنها از شعرهاي قرائتشده لذت میبرد، به حاضران یادآوري کرد که
مستقیمتر به موضوع مشاعره بپردازند و سپس خود چنین خواند: دعوي همی کند که نبی را خلیفتم در خلق این شگفتحدیثی
استبوالعجب شبستري که در گلشن راز خود سیر میکرد ادامه داد: بسی گفتند از عیسی و مهدي مجرد شو، تو هم عیساي مهدي
ي شروع میشد، » خواجوي کرمانی اعتراف کرد که نام حضرت هر کلامی را زیباترین میکند و بیتی از شعر بلندش را که با حرف
خواند: یارب بهحق مهدي هادي که چرخ را باشد به آستانه مرفوعوش التجا . . . خاقانی که کمی هم از تذکر ناصرخسرو دلخور
شده بود، بر دیگران پیشدستی کرد و بلافاصله خواند: ایام بدعهدي کند، امروز تا که دي کند کار هدي مهدي کند، دجال طغیان
پرورد ناصرخسرو با بزرگمنشی لبخندي به خاقانی زد و ضمن تحسین او ادامه داد: دجال چیست؟ عالم و شب چشم کور اوست
صفحه 42 از 56
وین روز چشم روشن او هستبیریب شبستري که از اغلب حاضران کم سن و سالتر بود چنین خواند: برو از علم مهدي بهره بر
گیر جوانمردي کن و بشنو از این پیر و همه جمع با صداي بلند به شبستري جوان! خندیدند . حافظ به کمک دوستش شتافت و
نگذاشت ماجرا ادامه پیدا کند . حال و هواي مجلس را عوض کرد و گفت: رواق منظر چشم من آشیانه تست کرم نما و فرود آ که
خانه، خانه تست در این هنگام یکی از مستمعین به نزد دقیقی آمد و یادداشتی را به دست ایشان داد . دقیقی یادداشت را براي جمع
قرائت کرد: شاعران بزرگوار! بیت زیباي حافظ عزیز ما را به یاد شعري از فخرالدین عراقی انداخت: ز دو دیده خونفشانم، ز
غمتشب جدایی چه کنم؟ که هست اینها، گل باغ آشنایی! مژهها و چشم یارم، به نظر چنان نماید که میان سنبلستان چرد آهوي
ختایی! در گلستان چشمم ز چه رو همیشه بازست؟ به امید آنکه شاید تو به چشم من درآیی سر برگ گل ندارم، به چه رو روم به
گلشن؟ که شنیدهام ز گلها همه بوي بیوفایی به کدام مذهبست این؟ به کدام ملتست این؟ که کشند عاشقی را، که تو عاشقم
چرایی؟ به طواف کعبه رفتم، به حرم رهم ندادند که برون در چه کردي که درون خانه آیی؟ ! در دیر میزدم من، که یکی ز در
عراقی ! که تو خود حریف مایی! » درآمد که: درآ! درآ
آن شب
آن شب که رخت غم به مه پوشیده بودند آن شب که انجم هم سیه پوشیده بودند آن شب که خون از دامن مهتاب میریخت اسما
براي غسل زهرا آب میریخت طفلی گرفته دامن خود را به دندان تا ناله خود را کند در سینه زندان آن شب امیرالمومنین با اشک
دیده میشست تنها، پیکر پاك شهیده میشست در تاریکی شب مخفیانه گه جاي ضرب سیلی و گه تازیانه صدبار از پا رفت و
دست از خویشتن شست تا جان خود را در درون پیرهن شست خود در کفن پیچید آن خونین بدن را خونین بدن نه، بلکه جان
خویشتن را چشم از نگه، ناي از نوا، لب از سخن بست بگشود دستحسرت و بند کفن بست ناگه فتاد آن تیر کوکب را نظاره
برگرد ماه خویش، لرزان دو ستاره از بیکسی در بال هم سر بوده بودند گویی کنار جسم مادر مرده بودند داغ دل مولا دوباره
گشت تازه ریحانهها را خواند پاي آن جنازه کاي گوشهگیران شب غربتبیایید آخر وداع خویش با مادر نمایید! آن پر شکسته
طایران از جا پریدند افتان و خیزان جانب مادر دویدند چون جان شیرین جسم او در بر گرفتند گل بوسه از آن لاله پرپر گرفتند
یکباره از عمق کفن آهی برآمد با ناله بیرون دستهاي مادر آمد در قلب شب خورشید خاموش مدینه بگذاشت روي هر دو ماهش
را به سینه میخواستبیتابی ز طفلان جان بگیرد میرفت تا جان علی پایان بگیرد ناگه ندا آمد: علی بشتاب بشتاب! دو گوشوار
عرش را دریاب دریاب! مگذار زهرا را چنین در بر بگیرند نگذار روي سینه مادر بمیرند خیل ملک را رحمی از بهر خدا کن از پیکر
مادر یتیمان را جدا کن
جامی از جمکران
اینجا، تجلیگاه دلبر است و پناهگاه دلهاي مضطر . اینجا، میعادگاه مردم دانا و هنگامه قیامت کبراست . اینجا، شفاخانه دردهاي
نهان و حرمخانه آیینه جان است . اینجا، حصن حصین عارفان و عرش برین عاشقان است . اینجا، بیت الولاي مؤمنان و دارالشفاي
مسلمانان است . اینجا، منزلگه مستضعفان، و برتر از فردوس جنان است . اینجا، خلوتگه اهل یقین و جایگاه مؤمنان است . اینجا،
کهف المراد شیعیان و بیت جان جانان است . اینجا، معبد اولیا و قبلهگاه دعاست . اینجا، همه بیقرارند و چشم انتظار لحظه دیدار .
اینجا، صداها میمانند و فقط او را میخوانند . اینجا، سینهها پر آهند و نگاهها بر راه بقیۀالله (عج) . اینجا، کاشانه خلق جهان و
خانه صاحب زمان است . اینجا، بزم سرور و هنگامه شوق و شور است . اینجا، همه صاحب نظرند و در انتظار سحر . اینجا،
جایگاه حضور است و فضایش غرق در نور . اینجا، گنجینه یار است و مخزن اسرار . اینجا، همه در حال نمازند و دلها پر از سوز
صفحه 43 از 56
و گداز . اینجا، همه او را میجویند و از آرزو میگویند . اینجا، دردمندان را شفا میدهند و بر زخمها، مرهم مینهند . اینجا،
همه والهاند و شیدا و چشمها، فقط در انتظار تماشا . اینجا، چشمها خواب ندارند، و دلها، تاب . اینجا، چشمه حیات است و بر لبها،
ذکر صلوات . اینجا، از باغ نرگس، گل محمدي میچینند و ارباب صفا، هردم، هزار پرده میبینند . اینجا، حریم حضرت حجت و
دریاي مهر و محبت است . اینجا، همه چشمها دیدنی است و همه آواها، شنیدنی . اینجا، عطر یوسف گمگشته میآید و هر دلی
از عشق میسراید . اینجا، همه، فرصتها را غنیمت میشمارند و زنگ تفریح ندارند . اینجا، نفس باد صبا، مشکافشان است و
چشم عشاق، به هر سو نگران . اینجا، نه هیچ دلی غریب است و نه هیچ معجزهاي عجیب . اینجا، هر کس میمیرد، جواز بهشت
میگیرد . اینجا، همه تشنه وصالند، نه در خواب و خیال . اینجا، بنیادش بر تقواست و پر از عشق و صفا . . . اینجا، بهترین جاي
دنیاست ;جاي پیوستن به خدا . اینجا، نیایشگاه فقیهان و میکده عارفان است . اینجا، بر فرش مینشینند و عرش را میبینند .
است . اینجا، کانون عشق و محبت و قبله اهل ولایت است . اینجا، اصل « علم الاسماء » اینجا، مقام زاده زهرا (س) و مصداق رمز
معجزات مسیحا و وادي طور و سیناست . اینجا، خاکش براي اهل بصیرت، توتیا ;و براي دردمندان، شفاست . اینجا، مهد امان و
پناهگاه عاشقان است . اینجا، مسجدالاقصاي ایران و نمایشگاه عشق و عرفان است . اینجا، همه اهل دلاند ;نه از آب و گل .
اینجا، چشمها در انتظارند و دلها، امیدوار . اینجا، میتوان نواي لبیک خداوند را شنید، و حجتش را دید . اینجا، همه مست
الست . اینجا، حرفها را میتوان از نگاهها خواند و آرزوها را، از آهها . اینجا، همه میکوشند و لباس تقوا » مستند و پایبند پیمان
میپوشند . اینجا، دلها بزرگ میشوند و ارادهها سترگ . اینجا، همه خوبیها را برمیگزینند و با پلیدیها میستیزند . اینجا، هر
کس به خود میآید، در یک شب، ره صد ساله میپیماید . اینجا، آنچه در دل دارند، در نامههاي عاشقانه مینگارند . اینجا، همه
اهل تبري و تولیاند و در جستوجوي تسلی . اینجا، سرشار از صمیمیت و صفا وگریههاي بیصدا است . اینجا، همه میسوزند و
میسازند و فقط دل به عشق میبازند . اینجا، بهار در بهار است و لحظه، لحظهاش خوشترین ایام روزگار . اینجا، تکهاي از
مسجد جمکران . » : آسمان است
بهائیت در ایران
معرفی کتاب نام کتاب: بهائیت در ایران نویسنده: سعید زاهد زاهدانی با همکاري محمدعلی سلامی ناشر: تهران، مرکز اسناد
طرح تدوین تاریخ « انقلاب اسلامی تاریخ نشر: اول 1380 ، دوم 1381 . تعداد صفحه: 340 ص بهائیت در ایران یکی از موضوعات
است که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهیه شده است. در این کتاب نویسنده به بررسی و تجزیه و تحلیل بهائیت » انقلاب اسلامی
به عنوان یک جنبش اجتماعی پرداخته و تلاش کرده پیدایش بهایی?گري، ایدئولوژي و سیر تحول آن را تا عصر انقلاب اسلامی به
صورتی مستند و محققانه بیان کند. در پیشگفتار کتاب یاد شده ضرورت مطالعه و بررسی جنبشهاي مذهبی ایران از جمله بهائیت
چنین بیان شده است: بهائی?گري به عنوان یک جنبش اجتماعی در قرن سیزده هجري (نوزده میلادي) در ایران پا به عرصه وجود
گذاشت و به عنوان حرکتی علیه سنتهاي دینی و اجتماعی حاکم بر جامعه به حیات خویش ادامه داد. این جنبش در کنار
حکومتهاي استعماري و در مقابل فرهنگ اصیل ملی - اسلامی قرار گرفت و به عنوان ابزار استعمارگران به کار رفت. از نظر
اجتماعی، بروز این جنبش در ایران زمانی بود که پس از جنگهاي ایران و روس به علت افزایش تماس با فرهنگ اروپایی، نوگرایی
افکار بسیاري از متفکران و نیز عوام را به خود مشغول کرده بود و در نتیجه مخالفت با سنتهاي غلطی نظیر استبداد شاهان، زمینه
براي ظهور حرکتهاي اجتماعی فراهم شده بود. در چنین شرایطی جنبشهاي اصلاحی چندي در ایران شکل گرفتند و در این فضا
برخی به فکر تغییر فرهنگ ملی حاکم و ایجاد نوآوریهاي مذهبی افتادند. در نتیجه این طرز تفکر بود که فرقه?هایی چون شیخیه و
بهائیه در کنار مکاتب سکولار در ایران ظاهر شدند و همواره در مقابل حرکتهاي احیاگر سنتهاي ملی - دینی ایستادند و حرکتهاي
صفحه 44 از 56
سنت?شکن را تأیید کردند. با این طرز فکر کلی، این فرقه?ها - حتی اگر به قول بعضی به وسیله همان استعمارگران به وجود
نیامده باشند - آلت دست استعمارگران قرار گرفتند. براي بیان ضرورت مطالعه جنبشهاي مذهبی ایران از جمله بهائیت، باید گفت
که ایدئولوژي نقشی اساسی در ایجاد تشکلهاي سیاسی دارد. یکی از مهمترین وجوه تمایز بین گروهها، دسته?ها و احزاب سیاسی،
توجه به مرام یا ایدئولوژي آنان است. هر ایدئولوژي براي خود جنبشی ایجاد می?کند و پهنه?اي از جغرافیاي سیاسی را به خود
اختصاص می?دهد. نظري به جنبشهاي اجتماعی ایران در صد سال اخیر نشان می?دهد که همه آنان از نوعی ایدئولوژي مذهبی
بهره?مند بوده?اند؛ چرا که از زمان روي کار آمدن دولت صفویه به بعد، سیاست کشور ما با دین عجین شد. از سوي دیگر نگاهی
به ایدئولوژیهاي غیر مذهبی و طرز تلقی مردم ایران نسبت به آنان از عدم موفقیت این?گونه مرامها در این سرزمین حکایت
می?کند. شدت دوري جستن مردم جامعه ما از ایدئولوژیهاي سکولار (غیر دینی) به اندازه?اي است که در تاریخ پنجاه سال اخیر
ایران، قدرتمندان سیاسی به راحتی توانسته?اند آنان را از صحنه سیاست حذف کنند و حتی براي مشروع جلوه دادن سرکوب
مخالفان خود آنان را به وابستگی به این دسته از اندیشه?ها متهم نمایند. از آن جمله می?توان به سرکوب سریع وابستگان و
هواداران حزب توده بعد از نهضت ملی شدن صنعت نفت و متهم کردن مخالفان به انتساب به این حزب در سالهاي بعد، و نیز
توسط محمدرضا شاه براي سرکوب مخالفان مذهبی خویش در دهه 40 و 50 اشاره کرد. » مارکسیستهاي اسلامی « استفاده از عبارت
این امر نشان می?دهد که در جغرافیاي سیاسی ایران زمین، براي ایجاد حرکتهاي پایدار سیاسی استفاده از ایدئولوژیهاي مذهبی به
مراتب کارسازتر از ایدئولوژیهاي سکولار است. نگاهی به تاریخ ایران از دوره باستان تا به امروز این امر را واضح?تر می?کند.
دولت مقتدر کورش کبیر با اتکا به ایدئولوژي مذهبی زرتشت قوام گرفت و دولت ساسانیان براي تجدید آن شکوه به وجهی از
همان ایدئولوژي تمسک جست. دولتهاي بنی?امیه و بنی?عباس چند قرن به اسم خلفاي اسلامی بر این سرزمین حکومت کردند و
پس از حکومت سلسله?هایی که تقریباً همگی خطبه?هاي نماز جعمه را به نام خلیفه بغداد می?خواندند، اولین دولت پایدار ملی با
تشکیل حکومت صفویه و با ایدئولوژي مذهب شیعه به وجود آمد و حدود دویست سال دوام یافت. بعد از نادرشاه که دولت
مستعجلی داشت، شاه بعدي به این مناسبت که اعقاب صفویه مشروعیت دارند، خود را وکیل?الرعایا خواند و سلسله نسبتاً پر دوام
پذیرش حکومت خود را بر مردم هموار نمودند. دو » ظل?اللَّه « بعدي؛ یعنی قاجاریه با استعانت از دین، و شاهانش با استفاده از لقب
انقلاب صد سال اخیر کشور نیز با نام اسلام و با ایدئولوژي مذهبی اتفاق افتاد و نظامهاي سیاسی زمان خویش را دگرگون کرد. این
واقعیت، اهمیت ایدئولوژي مذهبی و به تبع آن جنبشهاي مذهبی در ایران را نشان می?دهد و نیز توجه ما را به این نکته جلب
می?کند که در انجام حرکتهاي پایدار و در نتیجه تغییرات با ثبات در این سرزمین، همواره جنبشهاي مذهبی دخیل بوده?اند. این
واقعیت تیغی دو دم است؛ چرا که اصلاحگران می?توانند در بهبود اوضاع از این قاعده سود جویند و ناصالحان در به بند کشیدن
این ملت و غارت ثروتهاي او از آن بهره?مند شوند. از این رو شناخت ابعاد این واقعیت ضروري است تا بتوان مصلحان حقیقی را از
مدعیان دروغین اصلاحگري باز شناخت. براي دریافت بهتر این امر، لازم است به مطالعه جنبشهاي مذهبی ایران زمین، علل بروز و
ظهور و دوام و رشد و یا انحطاط این جنبشها ما را نسبت به » چگونگی « و » چرایی « ساز و کار انجام و سرانجام آنان بپردازیم. بررسی
قواعد حاکم بر آنان آگاه و از این طریق به سیاستمداران و دلسوزان ملک و ملت رهنمود دقیق?تري ارائه می?نماید. در تاریخ
دویست ساله اخیر ایران جنبشهاي مذهبی فراوانی پا گرفته?اند که برخی از آنان مانند انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی موجب
تحولات ملی شده?اند و برخی دیگر مانند جنبش تنگستان و نهضت جنگل در قالب منطقه?اي و با بخشی از مردم محدود
مانده?اند. در این تحقیق، حرکت بهائیت مورد نظر ماست. براي شناسایی این حرکت لازم است همه عوامل و زمینه?هاي ابعاد
دخیل در ایجاد و بقاي این جنبش مورد بررسی قرار گیرد. برخی از محققان جنبش بهائیت را در ردیف جنبشهاي اصلاحی قرار
داده و ارزیابی نموده?اند. آیا به واقع این جنبش یک جنبش اصلاحی بوده است؟... در ادامه پیشگفتار کتاب، درباره هدف نگارش
صفحه 45 از 56
آن چنین آمده است: هدف از این تحقیق بررسی چند و چون جنبش بهائیت به عنوان یک جنبش مذهبی از آغاز تا امروز است.
سؤال اصلی ما این است: فرقه?هاي شیخیه، بابیه، ازلیه و بهائیه - که همه را تحت عنوان بهائیگري در ایران خلاصه نموده?ایم -
کی، چرا، چگونه و توسط چه کسانی به?وجود آمده?اند؟ دیدگاهها و اعتقاداتشان چیست و در مقابل حوادث مختلف در ایران، از
آغاز پیدایش تا کنون، چگونه موضع?گیري نموده?اند؟ در این تحقیق می?خواهیم به جنبش بهائیت از زاویه جامعه?شناسی
سیاسی بنگریم و نحوه تعامل آن را با اقتدار ملی مورد توجه قرار دهیم. کیان و اقتدار ملی ایران بعد از دوران صفویه حول محور
ایدئولوژي تشیع شکل گرفته است. به گمان ما قدرتهاي استعماري از این فرقه?ها براي شکستن کیان یا اقتدار ملی ایران استفاده
نموده?اند. به عبارت دیگر فرضیه ما در این تحقیق این است که از این جنبش یا سلسله جنبشها در ایران براي شکستن کیان یا اقتدار
ملی، که از زمان صفویه حول محور تشیع سامان یافته است استفاده شده و همواره در این راستا ایفاي نقش نموده?اند. در بخش
نظریات به تفصیل در مورد این فرضیه سخن خواهیم گفت. نویسنده ساختار کلی کتاب یاد شده را در پیشگفتار چنین توضیح
می?دهد: در پیگیري سؤال و فرضیه تحقیق به بهره?ها و فصلهاي زیر خواهیم پرداخت. کل تحقیق را در سه بهره، هفت فصل و
یک نتیجه?گیري ارائه خواهیم نمود. بهره اول تحت عنوان کلیات شامل مقدمه که ضرورت تحقیق، هدف از تحقیق، سؤال اصلی و
فرضیه تحقیق را ارائه خواهد داد. قسمت دوم این بهره به بیان نظریات به کار گرفته شده می?پردازد. در این قسمت نظریه نویسنده
در مورد جنبشهاي اجتماعی و برداشت نوي از وضعیت اقتدار در ایران ارائه خواهد شد. قسمت سوم این بهره به روش تحقیق و
سپس به بررسی پیشینه تحقیق خواهد پرداخت. در قسمت روش تحقیق نظر نویسنده درباره استفاده از منابع تاریخی در رشته
جامعه?شناسی تاریخی ارائه خواهد شد و در قسمت پیشینه تحقیق، نوآوري تحقیق حاضر نسبت به تحلیلهاي ارائه شده تاکنون،
شرح داده خواهد شد. در بهره دوم به علل پیدایش بهائیگري می?پردازیم و ایدئولوژي آن را تشریح می?کنیم. این بهره شامل سه
فصل است که به ترتیب زمینه اجتماعی، ایدئولوژي و کنشگران بهائیت را مورد توجه قرار خواهد داد. به این ترتیب درخواهیم یافت
که این جنبش چرا ایجاد شده، چه می?گوید و چه کسانی آن را به راه انداخته?اند؟ علل اقبال و یا ادبار مردم به آنان و حمایتهایی
که از جانب کشورهاي بیگانه از آنان صورت گرفته است، نیز در این فصول تشریح خواهد شد. به عبارت دیگر این بهره عهده?دار
وقوع آن می?پردازیم. » چگونگی « این جنبش است. در بهره سوم به عملکرد این جنبش در ایران و به عبارت دیگر به » چرایی « بیان
در این بهره، سیر وقایع بهائیگري قبل و بعد از انقلاب اسلامی را ارائه می?کنیم و موضعگیري آنان را در چهار فصل دوره قاجار،
انقلاب مشروطه، عصر پهلوي و بعد از انقلاب اسلامی تشریح خواهیم کرد. در این بهره موضع بهائیان نسبت به انقلاب اسلامی،
تعامل انقلاب اسلامی با آنان و جایگاه کنونی آنان بررسی خواهد شد. در پایان این بهره پاسخ به فرضیه یا نظریه تحقیق و
نتیجه?گیري ارائه خواهد شد. در پایان معرفی این کتاب توجه شما را به گفت?وگوي مختصري که با نویسنده آن داشته?ایم جلب
می?کنیم. به نظر شما زمینه?ها، عوامل و مراحل شکل?گیري جریان بهائیت در ایران چه بود؟ بسیاري را باور بر این است که علت
ظهور بهائیت فقر و مشکلات اقتصادي بعد از ورشکستگی در جنگهاي ایران و روس بود. اما عقیده بنده بر این است که بیشتر علل
سیاسی و فرهنگی عامل پیدایش بابیت و بهائیت بوده است. شکست در جنگهاي ایران و روس، شکاف عمیقی بین دولت و ملت به
واسطه جدا شدن روحانیت از دولت فتحعلی شاه ایجاد نمود. این جدائی تا آخر دوره قاجار دوام داشت و نهضت تنباکو و بعد از
آن، انقلاب مشروطه را رقم زد. با جدا شدن روحانیت و ملت از دولت، دربار تحت سیطره روسها و رقیب دیرین آنان، انگلیسها،
نشان داد که ترس و واهمه?اي از روسها ندارد. از همینجا بود » گریبایدف « درآمد. اما ملت اقتدار خویش را حفظ نمود و با کشتن
که روسها به فکر شکستن اقتدار ملت افتادند. به تشخیص درست آنان، نقطه قوت ملت ایران پیروي از نایب امام زمان(عج) بود.
بنابراین اگر می?توانستند در اعتقاد به آن امام همام شک و تردید ایجاد کنند می?توانستند کمر ملت را بشکنند. از این رو به فکر
فرقه?سازي پیرامون اندیشه مهدویت افتادند. فرقه شیخیه به علت پیشرفتی که در آغاز دوره قاجار در حوزه?هاي علمیه ایجاد شد و
صفحه 46 از 56
روش اصولیین بر شیوه اجتهادي اخباریین غلبه نمود، شکل گرفت. اصولیین با استفاده از روش تعلیم داده شده توسط امام جعفر
صادق(ع) توانستند شیوه استخراج احکام مربوط به مسائل جدید و مستحدثه را به خوبی بیابند و پی?بگیرند. شیخی?هاي اخباري
مسلک براي عقب نماندن در داشتن پاسخ براي مسائل جدید به خیالات متوسل شدند و طرح ایجاد ارتباط با معصومین در خواب و
رویا و غیره را مطرح نمودند. این شیوه که به عقیده آنان با استناد به تقوي و تهذیب نفس، رکن رابع عملی می?شد؛ راه را براي
ادعاهاي اتصال به معصومین باز نمود و نسل سوم رکن رابع به تحریک و حمایت روسها ادعاي ارتباط با امام زمان(ع) نمود. به این
به « خود را باب امام زمان(ع) قلمداد کرد. پس از این ادعا پیروان او در یک گردهمائی در دشت » سیدعلی محمد باب « ترتیب
به?طور کلی دین را منسوخ اعلام نمودند و براي او قدرت تشریع و ابداع دین جدید قائل شدند. پس از این حادثه سیدعلی » دشت
محمد باب، در زندان شروع به تدوین کتاب بیان نمود و ادعاي پیغمبري کرد. ادعاي الهیت او به بعد از این ادعا باز می?گردد که
و » ازلیه « توجیه نمود. بعد از سیدعلی محمد، جانشینانش به دو فرقه » ربّ?اعلی « نام خویش را با استناد به حروف ابجد معادل
تقسیم شدند. ازلیه بیشتر تابع احکام و دستورات باب بودند اما بهائیان به رهبري حسینعلی نوري کتاب جدید نوشتند و دین » بهائیه «
جدید ساختند. دینی که خشک اندیشیهاي کاملًا غیر منطقی باب را تا حدي کنار زد و با الهام از تمدن روز اروپا احکامی ساخت
که بتواند افراد بیشتري را به خود جلب کند. چه عواملی از خارج در شکل?گیري و هدایت جریان بهائیت در ایران نقش داشتند؟
ابتدا همانطور که گفته شد؛ روسها عامل اصلی زمینه?سازي و رشد بابیت بر پایه فرقه شیخیه در ایران بودند. اما بعد از تبعید بابیان
از ایران و ایجاد فرقه بهائیه در سرزمین عثمانی، دولت انگلیس به میدان آمد و از وجود آنان براي تضعیف اسلام در منطقه
که جانشین » عباس?افندي « خاورمیانه سود جست. خدمت بهائیان به انگلستان تا حدي پیش رفت که به یکی از رهبران آنان؛ یعنی
عطا نمودند. به هر صورت بابیان و بهائیان مقیم ایران همواره از حمایت دولت انگلستان، اسرائیل و » سر « بود لقب » حسنعلی نوري «
چیست و این جریانها چه قرابت نظري و عملی با » ماسونیت « و » صهیونیسم « آمریکا برخوردار بوده?اند. وجوه تشابه بهائیت و جریان
سازمان?دهی تازه?اي یافت و به صورت یک حزب ،» شوقی افندي « یکدیگر دارند؟ بهائیت بعد از عباس افندي؛ یعنی در دوره
تمام عیار درآمد. مرکز آن اسرائیل شد و شاخه?هاي آن در سراسر جهان گسترش یافت. در چنین حالتی این فرقه کاملًا تحت
مدیریت جریانهاي ضد اسلام در منطقه خاورمیانه قرار گرفت و عملکردي همانند صهیونیزم یافت. با توجه به اینکه مرکزیت این
گروه در اسرائیل قرار دارد؛ هماهنگی و همسانی آنان با جریان صهیونیزم بسیار زیاد است. از آنجا که فراماسونري نیز در خدمت
پیاده کردن سیاستهاي استعماري غرب در ایران و دیگر کشورهاي خاورمیانه قرار دارد عملکرد آنان نیز با عملکرد بهائیت یکسان
است. این گروهها ممکن است از لحاظ نظري با یکدیگر اختلاف داشته باشند اما از حیث عملکرد کاملاً مشابه هم عمل
می?نمایند. نقش بهائیت در تحولات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یکصد سال اخیر ایران را چگونه ارزیابی می?کنید؟ همانطور که
گفته شد؛ بهائیت از ابتدا براي ایجاد تفرقه در بین شیعیان به وجود آمد و به یک جریان ضد اسلام مبدل گردید. سیاست ضد
اسلامی آن همواره ادامه یافته و با هر جریان اسلام?خواهی اعم از فرهنگی و سیاسی، در ایران به مقابله پرداخته و هر جریان
سنت?شکن ضد اسلامی را همراهی نموده است. این فرقه در حال حاضر در ایران و جهان از چه موقعیت و جایگاهی برخوردار
است و چه اهدافی را دنبال می?کند؟ این فرقه هم?اکنون کاملًا مورد حمایت آمریکا و اسرائیل است و از آن براي مقابله با اسلام
استفاده می?شود. بیشترین پیروان آنان در آمریکا قرار دارند و در کشورهایی همچون هند و اندونزي و برخی از کشورهاي
اختیار نموده?اند. هر چند ادعاي » جهان?وطنی « آمریکاي لاتین طرفدارانی دارند. اصولًا آنان به وطن اعتقادي ندارند و به اصطلاح
عدم دخالت در سیاست دارند، اما به نظر می?رسد هدف آنان تشکیل حکومت جهانی بهائی است. حرکتهاي شکل گرفته طی چند
دهه اخیر جهت مقابله با این جریان (از جمله انجمن حجتیه) را چگونه ارزیابی می?کنید و آنها را تا چه حد در این زمینه موفق
می?دانید؟ انجمن حجتیه از لحاظ اعتقادي با آنان به مقابله برخاست و در راه کنترل عقیدتی آنان قدمهاي مثبتی برداشت؛ اما چون
صفحه 47 از 56
از لحاظ سیاسی نسبت به آنان از خود حساسیتی نشان نمی?داد فعالیتش بسیار محدود بود و در حیطه کنترل عوامل حکومتی و
دولتی قرار می?گرفت. محمدرضا شاه براي پیشبرد مقاصد غربی خویش از عناصر بهائی در امور سیاسی و فرهنگی استفاده و امکان
ورود به میدانهاي اقتصادي را هم براي آنان فراهم می?کرد. از طرف دیگر، شاه به انجمن حجتیه اجازه فعالیت داد تا هروقت
خواست بتواند به وسیله آنان بهائیها را سرکوب کند تا خطري براي رژیمش نباشند. از این که در این گفت?وگو شرکت کردید از
شما سپاسگزاریم.
مهدي(ع) از فرزندان فاطمه(ع) دختر پیامبر(ص) است
از جمله پیشگوییهاي صریح پیامبر اکرم(ص) پیرامون امام مهدي منتظر در رابطه با مشخصات نسبی و ویژگیهاي فامیلی آن حضرت،
که در حدود هفتاد نفر از مراجع حدیثی و أعلام تاریخی اهل تسنن، این امر و فرازهاي تاریخی » آن موعود جهانی است « موضوع
مربوط بدان را نقل و ثبت کرده و محلی براي شکّ و شبهه در این باره باقی نگذاردهاند؛ و عباراتی که پیامبر اکرم(ص) در این باره
المهديّ مفن عترتی « » المهديّ مفن ولد فاطمه « » المهديّ حقّ و هو مفن ولد فاطمۀ « : ایراد فرموده، به نقل ام سلمه بدین قرار است
أبشري یا « » المهدي من ولدك « : و به نقل حسین بن علی بن أبیطالب آن حضرت خطاب به فاطمه(س) فرمود » مفن ولد فاطمۀ
و منّا خیر الأوصیاء و هو ...« : و به نقل أبو ایّوب أنصاري چنین آمده » أبشري یا فاطمۀ، المهديّ منک « » فاطمۀ، فانّ المهديّ منک
و همچنان که ملاحظه میشود صراحتاً اعلام شده که حضرت »ّ... و منّا المهديّ ...« » بعلک... و منّا المهديّ و هو من ولدك
مهدي(ع) از فرزندان فاطمه(ع) دختر پیامبر(ص)، است و براین اساس فاطمی نبودن مدّعیان مهدویّت خود یکی از دلائل محکم، و
سرنخی است بر دروغگویی آنان. همچنان که دیگر مشخصات مهدي راستین نیز دلیل و نشانه است بر دروغگویی مهدیهاي فاطمی
و مصادر نقل آن، عبارتند از: 1 - إبراز الوهم ،» انتساب حضرت مهدي به فاطمه « و بیاساس بودن دعواي مهدویت آنها. و اما ناقلین
2 - الإذاعۀ لماکان و ما یکون بین یدي . المکنون من کلام إبن خلدون، أحمد بن محمد بن صدیق مغربی، ص 146 ، حدیث 77
3 - الأربعین حدیثا فیالمهدي: حافظ أبو نعیم اصفهانی؛ مندرج در . الساعۀ، سید محمد صدیق حسن قنوجی بخاري، ص 116
علامه مجلسی. 4 - أرجح » بحارالأنوار « اربلی و » کشف الغمۀ « مقدّس أردبیلی و » حدیقۀ الشیعۀ « سیوطی و » العرف الوردي «
نور « 385 با اسناد مختلف. 5 - أسعاف الرّاغبین، إبن صبّان مالکی، چاپ حاشیه -384- المطالب، شیخ عبداللَّه حنفی، صص 381
7 - أشعۀ اللمعات، شیخ عبدالحقّ . 6 - الإشاعۀ لأشراط الساعۀ، محمد بن رسول حسینی برزنجی، ص 88 . شبلنجّی، ص 137 » الأبصار
9 - البرهان فی علامات مهدي آخر الزّمان، متّقی . 8 - انسان العیون (مشهور به سیره حلبی)، ج 1، ص 193 . دهلوي، ج 4، ص 337
- 10 - البیان فی أخبار صاحبالزمان، گنجی شافعی، ص 310 ، چ نجف. 11 . هندي، باب 2 حدیثهاي 2 و 17 و 20 و 22 و 23
التّاج الجامع للأصول، شیخ منصور علی ناصف، ج 5، ص 343 ، اوایل باب هفتم کتاب الفتن . 12 - تاریخ الرقّۀ، أبو علی قشیري
15 . 14 - تذکرة الحفاظ، شمسالدین ذهبی، ج 1، ص 463 . 13 - تاریخ الکبیر، بخاري، ج 2، بخش 1، ص 316 .71- حرّانی، ص 70
17 - تلخیص مستدرك حاکم، ذهبی، . ص 70 ،» تاریخ الرقّه قشیري « 16 - تعلیقۀ، شیخ طاهر نعسانی بر . - تذکرة، قرطبی، ص 616
- 20 . 19 - تیسیر الوصول، إبن ربیع شیبانی، ج 2، ص 237 . 18 - تمییز الطیّب من الخبیث، إبن ربیع شیبانی، ص 220 . ج 4، ص 557
، 22 - جمع الجوامع، سیوطی، ج 2 . 21 - جامع صغیر، سیوطی شافعی، ج 2، ص 579 . جالیۀ الکدر، عبدالهادي ابیاري، ص 208
، 24 - در المنثور، سیوطی، ج 6 . قندوري، ج 1، باب 73 » ینابیع المودة « 23 - جواهر العقدین، نورالدین سمهوري، به نقل . ص 104
ص 58 ، به نقل از أبو داود، إبن ماجه، طبرانی تا حاکم از امّ سلمه. 25 - الدّفر المنظم: محمد بن طلحه شافعی ( 652 ) مندرج در باب
أربعین « ص 492 ، چ نجف و ص 432 چاپ استانبول. 26 - ذخائر العقبی، محب الطبري، ص 44 و 166 به نقل از ،» ینابیع المودة « 68
28 - سراج المنیر - فی . أبوالعلاء همدانی. 27 - رموز الأحادیث، أحمد ضیاءالدین حنفی نقشبندي، ص 236 ،» حدیثاً فیالمهدي
صفحه 48 از 56
30 - سنن المصطفی، . 29 - سنن، أبی داوود سجستانی، ج 4، ص 151 . شرح الجامع الصغیرسیوطی، احمد بن محمد عزیزي، ص 409
31 - شرح نهجالبلاغۀ، إبن أبی الحدید، ج 1، ص 281 ، چ 2 مصر. 32 - صحیح مسلم، به نقل . إبن ماجه قزوینی، ج 2، ص 519
35 . 34 - العرائس الواضحه، عبدالهادي ابیاري، ص 208 . 33 - صواعق المحرقۀ، ابن حجر هیثمی، ص 235 . کنزالعمال ج 14 ، ص 264
124 از - 144 - 137 - 146 - 148 - 155 - ج 2، صص 165 ،» الحاوي للفتاوي « - العرف الوردي فیاخبار المهدي، سیوطی، ضمن
إبن ماجه و » سنن « 25 به نقل از - أبونعیم و إبن عساکر و طبرانی، چ 1378 مصر. 36 - عقدالدرر فی أخبار المنتظر، ص 21 ح 21
إبن منادي. 37 - الفتاوي الحدیثه، إبن حجر هیثمی مکی، » الملاحم « حافظ أبونعیم و » صفۀالمهدي « امام أبو عمر مقري و » سنن «
39 - الفتن و الملاحم، أبو نعیم بن حماد، ج 1، ص 373 چاپ مکتبۀ التوحید . 38 - فتح الکبیر، یوسف نبهانی لبنانی، ص 259 . ص 29
قاهره. 40 - الفتوحات الکبیر، محیالدین ابن عربی چاپ بولاق. 41 - الفردوس، شیرویۀ بن شهردار دیلمی، شماره 6670 ج 4
- 44 . 70- 43 - الفقه الأکبر: مولوي حسن الزّمان، ج 2، صص 67 . 42 - فصول المهمۀ، إبن صباغ مالکی، ص 276 . ص 223
کنزالعمّال، متّقی هندي، ج 6،ص 318 و ج 7، ص 259 ، چاپ حیدرآباد و ج 12 ، ص 105 به نقل از سنن ابی داود و صحیح مسلم از ام
سلمه و ج 14 ، ص 264 به نقل از إبن عساکر از امام حسین بن علی، چاپ حلب. 45 - کنوز الحقایق، مناوي، ص 3 و 164 ، چ بولاق
، مصر. 46 - لوائح الأنوار البهیۀ، محمد سفارینی حنبري، قبل از عنوان فوائد. 47 - مجمع الزوائد، نورالدین هیثمی، ج 9، ص 166
49 - مسند فاطمه، سیوطی، چ 1406 مطبعه . کتاب المناقب، باب فضل اهل البیت. 48 - مستدرك، حاکم نیشأبوري، ج 4، ص 557
مسلم و » صحیح « عزیزیه حیدرآباد هند، به نقل از إبن عساکر. 50 - مشارق الأنوار فی فوز اهل الإعتبار، حمراوي، ص 152 به نقل از
بیهقی و دیگران. 51 - مشکاة المصابیح، خطیب » سنن « إبن ماجه و » سنن « حاکم و » مستدرك « نسائی و » سنن « أبی داود و » سنن «
54 - معجم . 53 - مطالب السئول، محمد بن طلحه شافعی، ص 89 . 52 - مصابیح السنّۀ، بغوي، ج 3، ص 134 . تبریزي، ج 3، ص 24
55 - مفتاح النجاء، بدخشی، ص 100 ، مخطوط. 56 - مقاتل الطالبیین، أبو الفرج اصفهانی، . الصغیر، أبوالقاسم طبرانی، ص 52 ح 94
- 59 . 58 - الملاحم، إبن منادي - أبوالحسین احمد بن جعفر؛ ص 41 . 57 - مقاصد الحسنه، شمسالدین سخاوي، ص 435 . ص 143
، أحمد حنبل، ج 5، ص 96 و ج 6 » مسند « 60 - منتخب کنزالعمّال، چاپ حاشیه . المنارالمنیف، ابن قیم جوزیه ص 146 شماره 334
63 - نهایۀ . 62 - میزان الإعتدال، ذهبی، ج 1، ص 355 و ج 2، ص 240 . 61 - منهاج السنّۀ، إبن تیمیه حرّانی، ج 2، ص 211 . ص 30
371 - ینابیع المودة، سلیمان قندوزي، ج 3، ص 86 چبیروت و ص 519 چ نجف. ù40. البدایۀ و النهایۀ، إبن کثیر دمشقی، ص 64
گفت وگو با محمد علی مجاهدي (پروانه)
اشاره : بسیارند پژوهشگران، نویسندگان، ادیبان، شاعران، سخنوران و هنرمندانی که خاموش و گمنام اما عاشق و دلباخته، عمر خود
نموده?اند. اگر چه این گروه در نزد مولا و صاحبشان?شناخته شده?اند، اما » غیبت « را وقف برافروختن چراغ انتظار در شبستان
حیف است که جامعه مهدوي ما کسانی را که سالها به عشق امام مهدي(ع) قلم زده و یا اثري را خلق نموده?اند، نشناسد. از این?رو
بر آن شدیم که در هر شماره موعود، گفت?وگویی داشته باشیم با یکی از این عزیزان. امید که مقبول حضرتش واقع شود. این?بار
رفتیم؛ کسی که هم شعرهاي زیبایی را در غم فراق و » پروانه « به سراغ شاعر خوب مهدوي استاد محمدعلی مجاهدي متخلّص به
شوق و حال مولایش سروده و هم مجموعه شعرهاي ارزشمندي را در این زمینه گردآورده است. استاد مجاهدي در سال 1322 در
قم به دنیا آمدند، پدر ایشان علامه نستوه مرحوم آیت?اللَّه میرزا محمد مجاهدي تبریزي است. وي تحصیلات ابتدایی و متوسطه را
در زادگاهش به پایان برد و پس از اخذ مدرك کارشناسی حقوق قضایی چند سالی به تحصیل علوم حوزوي پرداخت و سپس به
بررسی متون منظوم پارسی و تحقیق درباره شعر آیینی و تجزیه و تحلیل مؤلفه?هاي آن سرگرم شد و هم?اکنون نیز در همین وادي
فعالیت می?کنند تاکنون قریب به 25 » انجمن شعر و قصه استان قم « قلم می?زند. از آقاي مجاهدي که در حال حاضر به عنوان مدیر
صفحه 49 از 56
اثر تألیفی و گردآوري در قلمرو شعر و ادب فارسی عرضه شده که از آن میان فغان دل (مجموعه اشعار حسینعلی بیک شرر فرزند
آذربیگدلی)، تذکره سخنوران قم، محفل روحانیان (تذکره علماي شاعر) گنجینه اسرار عمال سامانی، شکوه شعر عاشورا، سیماي
مهدي موعود(ع) در آئینه شعر فارسی و تذکره شعراي مرثیه?سرا در زبان فارسی قابل ذکر است. تدارك مجموعه?هاي شعري در
موضوعات مختلف آئینی از جمله فعالیتهاي خوب پژوهشی ایشان است. با آرزوي موفقیت روزافزون براي ایشان گفت?وگوي زیر
را با هم می?خوانیم: یکی از کارهاي خوب شما تهیه مجموعه?هاي شعري در موضوعات مختلف آیینی بوده است، بفرمائید تا
کنون در این زمینه چه مجموعه?هایی به انتخاب شما چاپ و منتشر شده است؟ مجموعه شعر بقیع، گنجینه نور، یک قطره از دریا،
یاس کبود، دریاي شعله?ور، آه عاشقان در فراق موعود(ع)، خوشه?هاي طلایی، گریه اشک، بال سرخ قنوت و... به قرار اطلاع در
دو ساله اخیر دو اثر از شما به عنوان کتاب سال و اثر ممتاز برگزیده و معرفی شده است، لطفاً در این باره توضیح دهید. کتاب شکوه
شعر عاشورا در زبان فارسی در سال 1380 به اتفاق آراي داوران کنگره سراسري شعر عاشورا در شیراز به عنوان کتاب عاشورایی
سال برگزیده شد و کتاب سیماي مهدي موعود در آیینه شعر فارسی در سال 81 توسط گروه داوران چهارمین جشنواره کتاب سال
ولایت، به عنوان اثر ممتاز در زمینه شعر مهدوي معرفی گردید. در اثر تحقیقی سیماي مهدي موعود در آیینه شعر فارسی به چه
موضوعاتی پرداخته?اید؟ این اثر در هفت بخش سامان یافته است. در بخش اول ضمن سیرگذرایی در قلمرو شعر آیینی،
نمونه?هایی از آثار ارزشی طلایه?داران شعر فارسی معرفی شده است. در بخش دوم با گلگشتی در آفاق شعر مناقبی، ضمن
بررسی پیشینه شعر مناقبی در زبان فارسی و معرفی چهره?هاي مطرح در این مقوله شعري، نمونه?هایی از آثار ضد ارزشی شاعران
ستایشگر درباري و آثار ارزشی ستایشگران آیینی ارایه شده است. بخش سوم به موضوع مهدویت در پیشینه شعر فارسی پرداخته
است. در بخش چهارم با سیري در گستره شعر مهدوي موضوعاتی که در این نوع از شعر آیینی مطرح بوده و هست مورد بررسی
قرار گرفته?اند از قبیل: معرفی مهدي موعود(ع) به عنوان تنها مصلح جهانی، به تصویر کشیدن ولایت تکوینی حضرت ولی
عصر(ع)، و تبیین رسالتهاي جهانی حضرت ولی?عصر(ع) که در هفت موضوع جداگانه و در عین حال مرتبط با یکدیگر نشان داده
شده است. این موضوعات عبارتند از: مبارزه بنیادي و فراگیر با بیداد و بیدادگران در عرصه جهانی، رویارویی تمام عیار باکفر
جهانی و ایادي آنها، برقراري نظام قسط و عدل واقعی در گستره جهان، تحقق جهان شمولی دین مقدس اسلام و احیاي ارزشهاي
دینی، برقراري حکومت جهانی اسلام و حاکمیت فرهنگ اسلامی و رسوایی متمهدیان و داعیه?داران مهدویت نوعی و معرفی
دجالان. در بخش پنجم به انواع شعر مهدوي در زبان فارسی پرداخته?ایم و آنها را هم از نظر درونی و محتوایی و هم از جهت
شاکله بیرونی و ساختاري بررسی کرده?ایم. در پایان این بخش هم در مورد هر یک از انواع شعر مهدوي نمونه?هایی ارایه شده
است. در بخش ششم (بایدها و نبایدهاي شعر مهدوي) در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته و بخش پایانی کتاب با نمونه?هایی
ي شعر مهدوي توضیح بیشتري ارایه دهید: اگر بخواهیم به » نبایدها « و » بایدها « از شعر مهدوي معاصر سامان یافته است. لطفاً درباره
نام ببریم ناگزیریم از مؤلفه?هایی همانند: بیان حسّی و عینی، زبان ساده و » بایدهاي شعر مهدوي « صورت گذرا و فهرست?وار، از
صمیمی، تصویرگرایی، استفاده از اوزان جدید عروضی، بهره گرفتن از قالبهاي نو، استفاده از ردیفهاي پیامدار و گویا، رویکرد
جدي به آرایه?هاي لفظی و معنوي نوینی که در شعر امروز مطرح است، روایت جزء به جزء احیاي ارزشها، غناي محتوایی، رعایت
ادب کلامی، طبقه?بندي موضوعی و بالاخره آشنایی با فنون نقد شعر آیینی یاد کنیم و مقوله?هاي بسیاري نیز در (نبایدهاي شعر
مهدوي) مطرح است که از مهم?ترین آنهاست: رسالت مخاطبان را به دست فراموشی نسپردن و آنان را در تکمیل معنوي شعر
سهیم دانستن، پرهیز از القاي مستقیم پیام شعر، پرهیز از تقلید و تکرار مقوله?هاي نخ نما شده، پرهیز از گذشته?گرایی و احیاي
سنتهاي غیر کارآمد قدیمی، پرهیز از دشوارگویی و فضل فروشی، پرهیز از روي آوردن به مقوله?هاي ضد ارزشی که بار منفی و
جنبه بدآموزي دارند، پرهیز از واگویی مطالب واهی و خرافی و غیر مستند، پرهیز از غوطه?ور شدن در مقوله?هاي باستانی و
صفحه 50 از 56
بازآفرینی نمادهاي تاریخی، پرهیز از به کارگیري برخی از اوزان عروضی شعري که بدآهنگ?اند، پرهیز از انتخاب ردیفهاي
شعري که جنبه ویترینی دارند؛ ردیفهایی که اگر چه در بادي امر نظرهإ؛ را به طرف خود جلب می?کنند ولی حرفی براي گفتن
ندارند و نمی?توان بار محتوایی و معنوي شعر را بر دوش آنها گذاشت و بالاخره پرهیز از به کارگیري آهنگها یا تصنیفهاي مبتذل
در تدوین و ارایه سروده?هاي مهدوي. انگیزه شما از پرداختن ریشه?اي به مقوله?هاي مطرح در شعر آیینی، خصوصاً شعر مهدوي
چیست؟ تا کنون تحقیق بایسته و جامعی پیرامون شعر آیینی در زبان فارسی و زیر مجموعه?هاي آن صورت نگرفته است و ستمی
که خواسته و یا ناخواسته در طول سده?هاي گذشته تا کنون در مورد شعراي آیینی و آثار آنان اعمال شده نیاز به توضیح ندارد و
شاید مهم?ترین عاملی که موجبات این غفلت دیرپاي و فراگیر را فراهم آورده است، عدم شناخت صحیح از مقوله?هاي مطرح در
شعر آیینی باشد. بسیاري از پژوهشگران فارسی?زبان بر این باور بوده و هستند که شعر آیینی ما از قلمرو چندان گسترده?اي
خلاصه می?شود؛ در حالی که بخش قابل توجهی از گنجینه ارزشمند شعر » ماتمی « و » مناقبی « برخوردار نیست و در دو مقوله
دارد. دامنه شعر آیینی در زبان فارسی بسیار گسترده است. اگر مقوله?هاي نیایشی، توحیدي، اخلاقی، پندي، » آیینی « فارسی صبغه
حماسی، حکمی، عرفانی و اجتماعی اجازه ورود در عرصه شعر آیینی را داشته باشند - که دارند - و اگر این عناوین از جهات
بسیاري ملهم از معارف اسلامی و آموزه?هاي دینی باشد - که هست - کدام نقطه از گستره شعر فارسی را می?توان نشان داد که
درسیطره این مفاهیم ارزشی نباشد؟! و کدام محدوده از قلمرو شعر فارسی را می?توان سراغ کرد که حضور شهروندان شعر آیینی
را به رسمیت نشناسد؟! اگر مفاهیم کلیدي مطرح در شعر آیینی را - به معناي تعمیمی و نه اصلاحی آن - از شعر فارسی بگیریم؛
جز آثار معدودي صرفاً عاطفی و عاشقانه و تغزّل آمیز چه مطلب قابل ارایه?اي باقی می?ماند؟! و اگر این مفاهیم بلند و ارزشی
موجود در شعر فارسی را برگرفته و متأثر از تعالیم اسلامی ندانیم؛ کدام مأخذ معتبري را در اختیار داریم تا در مقام اثبات مدعاي
خود به آن استناد کنیم؟! مگر آن?که بر مفاهیم متعالی و مشترك در ادیان آسمانی اصرار ورزیم که در این صورت نیز بر صبغه
دینی این مفاهیم ارزشی پاي فشرده?ایم و مفهوم تعمیمی شعر آیینی را پذیرفته?ایم. اگر ما تاریخ شعر مکتوب فارسی را مرور
محدود نخواهیم کرد. با » ماتمی « و » مناقبی « کنیم؛ به دیر سالی شعر آیینی و گستره بی?کران آن پی خواهیم برد و آن را در مقوله
عنایت به مطالبی که عنوان شد، بایستی روزي این غبار غربت و مظلومیت از چهره شعر آیینی زدوده می?شد و تعریف جامع و
مانعی از شعر آیینی در زبان فارسی ارایه می?گردید تا انگیزه?هاي لازم را درشعراي جوان زمانه ما براي رویکرد جدي?تر به
مقوله?هاي بسیاري که در قلمرو شعر آیینی مطرح بوده و هست، بیدار کند و من توفیق این خدمت را داشته?ام که اولین گام را در
این مسیر پر فراز و نشیب بردارم و تحقیقات خود را در زمینه شعر عاشورا و شعر مهدوي فقط در حد یک حرکت مشتاقانه و هدفمند
در گشودن پنجره?اي بر روي یک واقعیت تاریخی ارزیابی کنم؛ حرکتی که توانسته است تصویر سایه روشنی از پیشینه شعر آیینی
را در زبان فارسی و تطور ساختاري و محتوایی و سیر تاریخی آن ارایه دهد و اگر توانسته باشم نیمرخی از این چهره مستور را به
تصویر بکشم، توفیق بزرگی است که باید به شکرانه آن بکوشم. قدري هم درباره آسیب?شناسی شعر مهدوي صحبت کنید: وقتی
که ما در مقام تعریف از ذوات مقدسی همانند حضرت فاطمه زهرا و حضرت زینب(س)، فارغ از کمالات وجودي آنان به توصیف
جمال صوري?شان می?پردازیم و این پرده?نشینان حریم عفاف را همانند یک الهه زیبایی به تصویر می?کشیم، هم به حریم
حرمت آنان تجاوز کرده?ایم و هم با این شیوه بیانی ناپسند، نظر مخاطبان شعر خود را از مقوله?هاي معنوي و روحانی به مسایل
غیر اخلاقی معطوف ساخته?ایم. اگر زیبایی ظاهري ملاك تعریف و توصیف ما باشد؛ پس وجه تمایز و افتراق این وجودهاي پاك
و مطهر با کسانی است که همه حسن آنها در زیبایی ظاهرشان خلاصه می?شود؟! و یا هنگامی که می?خواهیم زیباییهاي وجودي
حضرت ولی عصر، ارواحنافداه، را به تصویر بکشیم؛ چرا آنها را در جمال صوري آن حضرت به تماشا می?نشینیم و با سخن گفتن
از خط و خال آن وجود نازنین، مخاطبان خود را از گلگشت در آفاق جمال معنوي باز می?داریم؟! اگر هدف یک شاعر آیینی در
صفحه 51 از 56
توصیف جمال ظاهري این عزیزان عالم وجود خلاصه شود؛ پس وجه تمایز او را با یک شاعر غزلسرا و مغازله?گو در کجا باید
جست?وجو کرد؟ کاش این توصیفهاي ظاهري در قالبی عرضه شود که ترك ادب را به همراه نداشته باشد ولی متأسفانه چنین
نبوده و نیست و غالباً در مقام اجراي آنها از آهنگهاي مبتذلی استفاده می?شود که تصنیفهاي رایج زمان طاغوت را در ذهن انسان
تداعی می?کند، و این ستمی است که ناخواسته در حق ذوات مقدس معصومین(س)، اعمال می?شود ریشه در فقر معرفتی و عدم
آگاهی ما از عظمت وجودي این بزرگواران دارد. به هر حال در قلمرو شعر آیینی نقاط ممنوعه?اي وجود دارد که باید از ورود در
آن حیطه?ها جداً پرهیز کرد و آفاق بسیار گسترده?اي نیز وجود دارد که هنوز در زاویه دید ما قرار نگرفته است. خوشبختانه در
شعر مهدوي پس از انقلاب شاهد رویکرد جدي شعراي جوان آیینی به مسایل ارزشی و مقوله?هاي معرفتی و احیاي فرهنگ بالنده
مهدوي هستیم که آثار مبارك خود را در آینده?اي نه چندان دور نشان خواهد داد و شعر مهدوي معاصر را در مسیر دلخواه
رهنمون خواهد شد. ان?شاءاللَّه چه انگیزه?اي باعث روي آوردن شما به حوزه معارف مهدوي شد؟ پرورش من در خانواده?اي به
معناي اخصّ کلمه مذهبی و روحانی بوده و ملکات اخلاقی پدر بزرگوارم و شیفتگیهاي آن بزرگوار نسبت به ساحت مقدس
حضرات معصومین خصوصاً حضرت ولیّ عصر، ارواحنافداه، بزرگ?ترین انگیزه من در ورود به حوزه معارف مهدوي بوده و
هست. پس از درگذشت پدرم حشر و نشري که با علماي ربّانی و تنی چند از مردان وارسته و راه رفته داشته?ام موجبات ادامه این
حرکت را فراهم آورد. شخصاً نیز از کودکی علاقه زایدالوصفی نسبت به آن حضرت داشته?ام و خاطرات ماندگاري از عنایت
ملموس حضرت مهدي(ع) در زندگی معنوي من وجود دارد که از بازگو کردن آنها به جهاتی معذورم. آیا در طول سالیان فعالیت
خود شاهد الطاف و عنایاتی از امام عصر(ع) بوده?اید؟ همانگونه که اشاره کردم زندگی معنوي خود را مدیون الطاف کریمانه آن
حضرت هستم و عنایات آن بزرگوار بیشتر در سرودن اشعار آیینی رفیق راهم بوده است. به نظر شما اشعار مهدوي چه نقشی در
ایجاد و تقویت روحیّه انتظار در مخاطبان دارد؟ اصولًا در تبیین مقوله?هاي اعتقادي و باورهاي مذهبی می?توان از هنر با دامنه تأثیر
فراگیري که دارد به عنوان یک ابزار مطمئن و کارآمد بهره گرفت. شعر هم یکی از جلوه?هاي بدیع هنري است که در تهییج
عواطف دینی نقش اساسی دارد. یکی از مقوله?هاي مهمی که از دیرباز در شعر مهدوي مطرح بوده، مسأله انتظار است و یکی از
است. با وجود تکثّري که در انواع شعر » شعر انتظار « زیر مجموعه?هاي شعر مهدوي که مورد عنایت شعراي آیینی قرار داشته
مهدوي از نظر موضوعی وجود دارد شعر انتظار از جایگاه بایسته و شایسته?اي برخوردار بوده و هست و از مهم?ترین شاخه?هاي
شعر مهدوي در زبان فارسی است. شور و حالی که در شعر انتظار موج می?زند روایتگر انقلاب درونی شاعران دل?افروخته?اي
است که ظهور مهدي موعود(ع) را لحظه?شماري می?کنند و هر کدام از منظري به این مسأله می?نگرند و اشتیاق درونی خود را
به تصویر می?کشند. مرور اینگونه آثار شورانگیز - که از عاطفه و احساس و نیاز مایه می?گیرد - تأثیر شگرفی را به همراه دارد
که آدمی آن را در ژرفاي وجود خود احساس می?کند و او را در مسیر انتظار ثابت قدم نگه می?دارد. آیا در حال حاضر اثري در
در این اثر .× دست تألیف دارید، برنامه?هاي آینده شما چیست؟ در محضر لاهوتیان آخرین اثري است که از بنده منتشر شده است
زندگی?نامه، شیوه سلوکی، آراي معرفتی و خوارق عادات و کرامات یکی از شیفتگان جمال جمیل مهدوي که حدود 32 سال با
آن نادره تاریخ سلوك ولایی، مصاحب و معاشر بوده?ام به تصویر کشیده شده است و نشان داده?ام که چگونه می?توان با پاي
صدق و اخلاص و با ره?توشه محبت و ارادت به حضرات معصومین(س)، مسیر دور و دراز کمالات معنوي را در فاصله زمانی
بسیار کوتاهی طی کرد و به مقامات شامخ معنوي نایل آمد. این اثر که در 470 صفحه و در چندین بخش سامان یافته، توسط
انتشارات لاهوت منتشر شده است. حماسه عاشورا در نثر فارسی مراحل پایانی انتشار خود را سپري می?کند. چند سالی است که
تحقیق جامعی را در زمینه شعر آیینی در زبان فارسی شروع کرده?ام و امیدوارم فارغ از مشغله?هایی که دارم آن را به سامان
برسانم و به پیشگاه شیفتگان ادب شیعی تقدیم کنم. تصحیح دیوان شاعر بزرگ آیینی دوره ناصري، شمس?الفصحاء محیط قمی،
صفحه 52 از 56
نیز از کارهایی است که در دست دارم. درباره مفاهیم کلیدي غزلیات لسان الغیب حافظ شیرازي نیز تحقیقاتی انجام داده?ام و فعلًا
سرگرم بازنویسی آن هستم. ترجمه ثواب?الاعمال شیخ صدوق و ترجمه گونه?اي از صحیفه سجادیه را نیز به دست چاپ
سپرده?ام. آثار مکتوب حوزه مهدویت را چگونه ارزیابی می?کنید و به نظر شما این آثار تا چه حد نیاز مخاطبان امروز جامعه ما،
به ویژه نسل جوان را برآورده می?سازد؟ در دو دهه اخیر حرکت بالنده و مبارکی در زمینه احیاي فرهنگ مهدویت در جامعه
اسلامی ما صورت گرفته که برکات بسیاري را به همراه داشته است. استمرار حرکتهایی از این دست با استظهار به عنایات حضرت
ولیّ?عصر(ع) و اهتمام فرهیختگان حوزه و دانشگاه بسیاري از نیاز شیفتگان فرهنگ مهدوي را برآورده خواهد ساخت و با تعامل و
تفاهم متولیان امور فرهنگی کشور و اصحاب قلم و رویکرد جدي آنان به آفرینش آثاري گرانسنگ و ارزشمند در موضوعات
مربوط به مهدویت، خلاء محسوسی را که فعلًا در جامعه علمی و دانشگاه ما وجود دارد، از بین خواهد برد. مجله موعود را چگونه
می?بینید و چه توصیه?اي براي بهتر شدن این مجله دارید؟ مجله موعود از نشریات مفید و هدفمندي است که در راستاي احیاي
فرهنگ مهدویت و تبیین مفاهیم کلیدي آن گامهاي اساسی برداشته است و با شناخت نیازهاي اساسی نسل جوان و ارایه مطالب
وزین علمی توانسته است به برخی از این نیازها پاسخ مناسب دهد و با رویکرد علمی?تر در معرفی فرهنگ مهدوي و مقوله?هاي
اساسی که در این رابطه مطرح بوده و هست می?توان به غناي محتوایی مجله موعود افزود. از این که وقت خود را در اختیار ما قرار
دادید سپاسگزاریم.
دولت جاودانه
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: جبرئیل به من خبر داد که مردم به علی(ع) ظلم خواهند نمود؛ حق او را غصب خواهند کرد؛ با او به
جنگ برخواهند خاست؛ فرزندان او را بعد از او خواهند کشت و به آنها ستم خواهند نمود. [همچنین] جبرئیل از طرف خداوند به
من خبر داد که این ظلمها ادامه دارد تا وقتی که قائم این امت قیام کند و حق آنها روشن شود؛ امت بر محبت آنها اجتماع نمایند؛
بدخواه آنها کم شود؛ مخالفان آنها ذلیل و خوار گردند و ارادتمندان آنها فراوان شوند و این بعد از آن است که شهرها تغییر کنند؛
بندگان خدا ضعیف شوند و مردم از فرج و گشایش ناامید گردند که در آن وقت قائم آل محمد ظهور خواهند نمود.
دولت?المهدي، ص 61
یک فروغ روي او
با حضور تو آفتاب چه شرمگین است! از پس هزار ابر بیرون بیا. توفان بیداد می?کند. مرا به کشتی?ات راه می?دهی؟ گاه?گاهی
در پی تو می?گردد. » پاي ارادت « !؟ - براي همیشه - نگاهمان کن. تو، تنها به خود می?مانی. غیبت و دوستی. دیر نکرده?اي
حفسنت، یوسفی?تر. می?آیی؟ منتظرت می?مانم. از اندیشه خود سرشارم کن! قاب خیال من پر از تصویر توست. آنان که درس
عاشقی نخوانده?اند؛ قدر انتظار نمی?دانند. با چشم منتظر هم می?شود عشق را نجوا کرد. با تلاوت تو صد بار زنده می?شوم!
درباره مرکز